اجازه ویرایش برای همه اعضا

کینه

نویسه گردانی: KYNH
نگهداری خاطره بدی یا بدی های کسی و منتظر فرصتی برای انتقام گیری بودن.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
کینة. [ ک َ ن َ ] (ع اِ) کُنار. (منتهی الارب ). بار درخت سدر. (از اقرب الموارد). || درخت کُنار. (ناظم الاطباء). || (اِمص ) پذیرفتاری . (منتهی...
کینة. [ ن َ ] (ع اِ) سختی خواری . (منتهی الارب ). شدت خوارکننده . (از اقرب الموارد). سختی وشدت . خواری و مذلت . (ناظم الاطباء). || بدحالی ، ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
آرش NK
۱۴۰۲/۰۲/۲۴
0
0

کین: در پهلوی کن kēn بوده است . ( ( از آن بد کنش دیو روی زمین بپرداز و پردخته کن دل ز کین. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 246. )


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.