کینه
نویسه گردانی:
KYNH
نگهداری خاطره بدی یا بدی های کسی و منتظر فرصتی برای انتقام گیری بودن.
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
کینة. [ ک َ ن َ ] (ع اِ) کُنار. (منتهی الارب ). بار درخت سدر. (از اقرب الموارد). || درخت کُنار. (ناظم الاطباء). || (اِمص ) پذیرفتاری . (منتهی...
کینة. [ ن َ ] (ع اِ) سختی خواری . (منتهی الارب ). شدت خوارکننده . (از اقرب الموارد). سختی وشدت . خواری و مذلت . (ناظم الاطباء). || بدحالی ، ...