کله
نویسه گردانی:
KLH
کله. (ک، ل، ه)، (ا)،(زبان مازنی)، کوره، کوره آتش، جایکه آتش برپا میشود و بر روی آن خوراک میپزند و یا در کنارش گرم میشوند.
واژه های همانند
۲۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
کلة. [ ک ُل ْ ل َ ] (ع اِ) مؤنث کُل ّ. (منتهی الارب ). تأنیث کل است و گویند: کلة امراءة، همانگونه که گویند: کل امری ٔ . (از اقرب الموارد)....
کلة. [ ک َل ْ ل َ ](ع ص ) کارد کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).