نظام
نویسه گردانی:
NẒAM
الف¬ـ مجموعه قوانینی که یک کشور بر پایه آنها اداره می¬شود. ب¬ـ دولت یا حکومت به معنای دولت.
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ](اِخ ) ابوالمعالی نصراﷲ. رجوع به ابوالمعالی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) احمد از علمای قرن یازدهم و معاصربا شاه عباس ثانی صفوی است ، وی کتاب فرس نامه را به فرمان این پادشاه ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ )احمد (سید...) بن ابراهیم بن سلام اﷲ دشتکی شیرازی ملقب به سیدالعلماء و سلطان الحکماء از علمای قرن دهم و یا...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ](اِخ ) احمد (سید...)بن محمد معصوم بن سید نظام الدین احمدبن ابراهیم دشتکی شیرازی ، از شاعران و دانشمندان قرن یازده...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن معین الدین خوانساری معروف به میرک و ملقب به نظام الدین از علمای امامیه ٔ قرن دهم است .(از ریحان...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) احمد جامی . رجوع به نظام جامی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) احمد جغتائی متخلص به سهیلی و ملقب به نظام الدین و موصوف به امیر اعظم از امیران و شاعران قرن ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن الحاکم البندهی خراسانی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به نظام الدین ، از علمای قرن ششم و ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) الیاس بن یوسف . رجوع به نظامی گنجوی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن محمدبن حسین قمی نیشابوری مشهور به اعرج وملقب به نظام الدین ، از شاگردان قطب الدین شیرازی (متوف...