اجازه ویرایش برای همه اعضا

آی

نویسه گردانی: ʼAY
آیَ (اوستایی) با این، به این
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
شیره ای . [ رَ / رِ ] (ص نسبی ) آنکه شیره فروشد. (یادداشت مؤلف ). || آنکه شیره ٔ تریاک استعمال کند کشیدن را. آنکه شیره ٔ تریاک کشدبا حقه ...
شیشه ای . [ شی ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیشه . (یادداشت مؤلف ). || از شیشه . در شیشه . (یادداشت مؤلف ). بجای زجاجی پذیرفته شده است...
شیوه ای . [ شی وَ / وِ ] (ص نسبی ) زن بدعمل . پسر بد. زن یا پسر مرتکب عمل نامشروع . کسی که معمولاًدارای عادتهای زشت و مضر و اعمال سوء باشد...
سرمه ای . [ س ُ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) نوعی از رنگ که برنگ سرمه باشد. (آنندراج ) : اهل دل با آب دیده دست از جان شسته اندتا لباس سرمه ای ر...
شانه ای . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) (برگ مرکب ...) نام برگچه هایی است که در دو طرف دُم برگ اصلی و در امتداد و موازات آن قرارگیرند. چون : برگ...
بخته ای . [ ب َ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
پسته ای . [ پ ِ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به پسته .از پسته . مثل پسته . فِستقی . || برنگ درون مغز پسته . سبزی روشن چنانکه سبزه ٔ اول بهار...
ای وای . [ اَ / اِ ] (صوت ) دریغا. حسرتا : بر مهر چرخ و شیوه ٔ او اعتماد نیست ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکروی .حافظ.
ای کاش . [ اَ / اِ ] (صوت مرکب ) کاشکی . کاش : مردم آن است که چون مرد ورا بیندگوید ای کاش کم این صاحب غارستی . ناصرخسرو.ای کاش که بخت ...
ای میر. [ ] (اِخ ) طایفه ای ازطوایف ترکمن ایران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 102).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۲۱ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.