« تصفیه حساب » یا « تسویه حساب »
فرهنگ فارسی (دکترمحمّد معین) تسویه : برابر کردن ، مساوی ساختن ، یکسان کردن
تسویه کردن : برابر کردن ، مساوی ساختن
تصفیه : (1) پاک کردن، پاکیزه ساختن، پالودن، صاف کردن، بی آلایش کردن، خالص کردن
(2) به پایان رسانیدن امری (3) رفع اختلاف کردن / تصفیه حساب : پاک کردن حساب خود
با شخص دیگر یا مؤسّسه ای، تفریغ حساب.
فرهنگ عمید (حسن عمید)
تسویه : مساوی کردن ، برابر کردن ، یکسان کردن ، راست کردن
تصفیه : (توضیح آن شبیه به فرهنگ معین است)
تصفیه حساب : حساب قرض و طلب خود را با دیگری روشن ساختن و پاک کردن
غلط ننویسیم (دکتر ابوالحسن نجفی)تصفیه ی حساب : در دوران اخیر بعضی گمان کرده اند که « تصفیه ی حساب» غلط است و
به جای آن باید « تسویه ی حساب» بگویند. بعضی از فضلا (از جمله سعید نفیسی ، در
مکتب استاد، ص64) نیز بر این تصوّرغلط صحّه گذاشته اند.
تصفیه در عربی به معنای «پاک کردن و پالوده کردن» است و « تصفیه ی حساب» در
موردی به کار می رود که حساب پرداخته و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد.همین
ترکیب مَجازاً به هر نوع اقدام عملی برای انتقام جویی و کینه کشی اطلاق می شود ؛ ولی «
تسویه » یعنی «مساوی کردن ، یکسان کردن» ، هم سطح کردن (مثلاً زمین ناهموار را) و «
تسویه ی حساب» به معنای « ایجاد تعادل و موازنه در حساب» است.
این ترکیب در معنای مجازی به کار نمی رود و با « تصفیه ی حساب» مرادف (هم معنی)
نیست.