اجازه ویرایش برای همه اعضا

می

نویسه گردانی: MY
می. (مازنی )، مو. "بز می" - " موی بز".
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
می خوردن . [م َ / م ِ ی ْ خُوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) شراب خوردن . باده خوردن . شراب نوشیدن . می نوشیدن : می خورم تا چو نار بشکافم می خورم ...
می کشیدن . [ م َ / م ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) می خوردن . می نوشیدن . شراب خوردن . باده نوشیدن : کشیدند می تا جهان تیره گشت سر میگساران ز...
می گرفتن . [ م َ / م ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) باده خوردن . شراب نوشیدن . می زدن : روزی بس خرم است می گیر از بامدادهیچ بهانه نماند ایزد کا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نمی خوانی ، نمی توانی که بخوانی... (دوم شخصی مفرد از می نخواندن) . خواندن در معنی ندا گفتن ، تعبیر کردن . حدس زدن، فال گرفتن ، صدا زدن ، فرمان دادن و ...
می بایستی. حالت ویژه ای است از واژۀ «می بایست» که معنی «می باید»، یا «لازم است» را دارا می باشد. رجوع شود به بایستن، باییدن و بائیدن.
می ریحانی.(ترکیب وصفی، اِ مرکب ) شرابی که در آن اقسام گلهای خوشبو انداخته بکشند. (غیاث ) (آنندراج). شراب خوشبوی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). شراب رقیق اخض...
می انگوری= ادرار خوری .خوراک مانده و فاسد گشته نوعی ادرار گویند . فرهنگ ایران کهن
می گساردن . [ م َ / م ِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) می گساریدن . می خوردن . شراب نوشیدن . باده خوردن . باده پیمودن . به شرابخواری پرداختن . (از یاددا...
می سی سی پی . (اِخ ) ۞ بیستمین کشور از کشورهای متحده ٔ آمریکای شمالی به مساحت 122806 کیلومتر مربع با 2179000 تن سکنه . مرکز آن شهر جکسن و م...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۰ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.