برهان
نویسه گردانی:
BRHAN
برهان، نوعی استدلال است که صورت آن از شکلهای معتبر قیاس خصوصا شکل یکم و مادهٔ آن هم باید از قضیههایی تشکیل شود که درستیشان قطعی باشد.[۱]
انواع برهان
برهان لمّی
اگر در برهان از علت به معلول پی برده شود به آن لمّی میگویند. مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر میخورد و در مییابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است.
برهان انّی
اگر از معلول به علت پی برده شود به آن برهان انّی میگویند. مثلا یک پزشک از سرفههای خشک بیمارش پی میبرد که او بیماری او سل است. بر هان شبیه ان یا شبیه لم برهانی است که در آن از احداالمتلازمیتن به دیگری پی می برند مانند برهان صدیقین[۲]
پانویس
↑ روحالله عالمی. منطق. چاپ دوم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی، ۱۳۸۹.
↑ نهایه الحکمه علامه طباطبایی
از ویکی پدیا
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب خواجه عبدالحمید کرمانی ، وزیر سلطان ابوسعید. وی در علم حساب و استیفاء سرآمد وزرای عراق عرب بود و سل...
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب عبدالعزیز حسام الدین عمر، از رؤسا و بزرگان خاندان آل برهان در ماوراءالنهر. محمدبن زُفَربن عمر تاریخ ...
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب عبدالعزیزبن مازه ، نخستین کس از آل برهان که به ریاست و دانشمندی اشتهار یافت . رجوع به آل برهان ش...
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب علی بن ابی بکربن محمدبن عبدالجلیل مرغینانی ، از فقهای قرن ششم هجری . رجوع به علی مرغینانی شود.
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب محمدبن احمد، از رؤسا و صدور معروف خاندان آل برهان در ماوراءالنهر، پسر تاج الاسلام و ملقب به صدر جهان...
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) لقب نصربن ابی الفرج حصری محدث است . رجوع به نصر (ابن ...) شود.
برهان الدین . [ ب ُ نُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج . سکنه ٔ آن 181 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و برنج و...
برهان آوردن . [ ب ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) استدلال . دلیل آوردن . حجت آوردن . اقامه ٔ دلیل کردن : سخن عشق زینهار مگوی یا چو گفتی بیار برهانش . سع...
برهان الاسلام . [ ب ُ نُل ْ اِ ] (ع اِ مرکب ) دلیل اسلام . حجت اسلام . و آنرا لقب اشخاص قرار میدهند بزرگداشت را.
برهان الاسلام . [ ب ُ نُل ْ اِ ] (اِخ ) لقب عمربن مسعودبن احمدبن عبدالعزیزبن مازه ، از ائمه ٔ بزرگ ماوراءالنهر. رجوع به عمر (ابن مسعود...) شود...