شیر
نویسه گردانی:
ŠYR
شیر جانوری نیرومند با سری بزرگ، پاهای بزرگ و قوی و دمی بلند از جنس پلنگشکلان (Panthera) است. اندازهٔ بدن او ۱۴۰ تا ۲۰۰ سانتیمتر و اندازهٔ دم او ۶۷ تا ۱۰۰ سانتیمتر است. نوع نر بزرگتر از مادهاست و نرها بر روی گردن و شانهٔ خود دارای یال نیز میباشند. رنگ بدن شیرها بین قهوهای مایل به زرد و قهوهای مایل به سرخ متغیّر است. رنگ یال شیرهای نر نیز از زرد روشن تا سیاه متغیّر است. همچون دیگر گربهسانان بزرگ شیرها نیز میتوانند به سرعتهای بالا دست یابند و آن را برای مدّت کوتاهی حفظ کنند.
در گذشته در آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا به فراوانی یافت میشدند ولی اکنون فقط در جنوب صحرای بزرگ در آفریقا و در منطقهٔ حفاظتشدهای در شمال غربی هند زندگی میکنند. شیر برخلاف مشهور بودن به سلطان جنگل در بیشهها زندگی میکند.
این جانور ۲۰ ساعت در روز به استراحت میپردازند. شیرها معمولاً در طول روز به شکار میپردازند ولی در مناطقی که آنها را شکار میکنند تنها در شب فعّال هستند. آنها گروهی زندگی میکنند و هر گروه متشکّل از سه شیر نر، پانزده ماده و تولههایشان در یک قلمرو مشخّص است. گروههای دیگری نیز هستند که تنها از شیرهای نر مجّرد تشکیل شدهاند.
شیرها جانورانی مانند گورخر و غزال را برای تغذیه شکار میکنند. آنها جانوران بزرگتر مانند بوفالوها و زرّافهها را نیز به صورت دست جمعی و به کمک یکدیگر شکار میکنند. حتّی پرندگان و گاهی کروکودیلها نیز به دست آنها گرفتار میشوند. شکارکردن بیشتر به عهدهٔ شیرهای مادهاست.
شیرها از قلمرو خود در برابر بیگانگانی مانند شیرهای نر غریبه وهمچنین دشمن همیشگی خود یعنی کفتارها دفاع میکنند. شیرها بطور غریزی دشمنی پایان ناپذیری با کفتارها بر سر تصاحب قلمرو دارند. بطوری که حتی بصورت گلّهای به نبرد با یکدیگر میپردازند که باعث تلفات زیاد از هر دو گروه بویژه کفتارها میشود. یکی از خونبارترین این نبردها که در صحرای اتیوپی در جنوب آدیس آبابا رخ داد و دو هفته به درازا کشید منجر به کشته شدن ۳۵ کفتار و ۶ شیر شد و با برتری شیرها همراه بود.
شیر آسیایی یکی از دو زیرگونه در حال حیات شیر است که امروزه به طور طبیعی تنها در جنگل گیر در گجرات هندوستان زندگی میکند.
تولید مثل
شیرها زمان و دورهٔ جفتگیری مشخّصی ندارند. آنها پس از ۱۰۲ تا ۱۱۳ روز بارداری ۱ تا ۶ توله به دنیا میآورند. امّا اکثراً شمار تولههای به دنیا آمده ۲ یا ۳ است. تولهها نزدیک به شش ماه از شیر مادر تغذیه میکنند ولی از سهماهگی آغاز به خوردن گوشت میکنند. وقتی که گروه برای شکار میرود یک یا دو شیر بالغ میمانند و از تولهها نگهداری میکنند ولی زمانی که جانوری شکار میشود یک شیر ماده میآید و آنها را به مکان شکار میبرد. تولهها پس از چهارماهگی میتوانند هنگام شکار با مادر خود باشند. آنها از سنّ هجدهماهگی قادر به زادآوری میشوند؛ نرهای جوان از گروه بیرون رانده میشوند ولی مادهها در گروه میمانند.
منبع
BBC News http://news.bbc.co.uk/2/hi/africa/323422.stm
The Simin And Schuster Encyclopedia Of Animals. Ed. Dr. Philip Whitefield
جستار وابسته
شیر ایرانی
از ویکی پدیا
واژه های همانند
۹۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شیر. (اِخ ) نام عام امرای لباده . (یادداشت مؤلف ).
شیر. (اِخ ) به معنی پادشاه است . نام عام امراء ختل . (یادداشت مؤلف ). یقال للملک ختل ، ختلان شاه و یقال شیر ختلان . (ابن خردادبه ص 40).
شیر. (اِخ ) نام برج پنجم از دوازده برج فلکی . (ناظم الاطباء) (از برهان ). برج اسد را نیز گویند. (آنندراج ). شیر فلک . یکی از بروج دوازده گانه...
شیر. (اِخ ) نام یکی از دوازده پهلوان ایران . (ناظم الاطباء).
شیر. (اِخ ) نام دلاور تورانی که در جنگ منوچهر با سلم و تور سام قارن را از میدان بیرون کرد ولی بدست گرشاسب کشته شد. (یادداشت مؤلف ).
شیر. (ص)، (زبان مازنی)، خیس. "مه جمه شیر بهیه." پیراهنم خیس شده.
بی نظم, بی قانون, بی انظباط
بستنی . گرته برادری از Ice Cream است و لغت معتبری نیست.
لم شیر. [ ل َ ] (اِ) شرم مرد(؟).
بی شیر. (ص مرکب ) (از: بی + شیر) فاقد شیر. که شیر ندارد. که شیر او خشک شده باشد (مادر): ناقه ٔ صلده ؛ شتر ماده ٔ بی شیر. (منتهی الارب ). || که...