گنبد
نویسه گردانی:
GNBD
گنبد (به پهلوی: گومبت)[۱] یک سازهی معماری شبیه نیمکره توخالی است. تاریخ ساخت گنبد با مواد گوناگون به ماقبل تاریخ میرسد. گنبدهای مقرنس (به انگلیسی: corbel) در خاور میانهی باستان در ساختمانها و مقبرهها یافت میشود. ساخت اولین گنبدهای فنی پیشرفته در اروپا در انقلاب معماری رومی آغاز شد، هنگامی که رومیها فضاهای بزرگ داخلی معابد و ساختمان های عمومی، مانند پانتئون را درست میکردند.[۲]
ویژگیها
مقایسه گنبد واقعی (چپ) با گنبد پیشرونده (راست).
گنبد را میتوان به شکل یک کمان که با چرخش حول محور عمودی مرکزی آن به وجود میآید تصور کرد. همچنین گنبدهای قوسی شکل، اگر درست طراحی شوند دارای استحکام زیادی هستند و میتوانند فضای زیادی را بدون ستون محافظ پوشش دهند. گنبدهای مقرنس (به انگلیسی: corbel) با پیشروی افقی در هر طبقه از دیوار به وجود میآیند به طوری که هر طبقه نسبت به طبقهی پایینی بیشتر به داخل متمایل میشود و در پایان کل محوطه در یک نقطه به هم میرسد. گاهی اوقات به این نوع گنبد، گنبدنما گفته میشود. گنبد واقعی، گنبدی است که به طور فزایندهای به سمت داخل زاویهدار شده و در نهایت نسبت به پایه گنبد زاویه ۹۰ درجه پیدا میکند.[۲]
تاریخچه [ویرایش]
بشر از ماقبل تاریخ تا دوران معاصر مسکنهای گنبدی شکل با استفاده از مواد محلی ساختهاست. اگر چه معلوم نیست کی اولین گنبد ساخته شد، نمونههای پراکنده از سازههای گنبدی شکل اولیه کشف شده است. اکتشافات اخیر در محوطه باستانی تپه چغامیش (۶۸۰۰ تا ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد)، واقع در دشت شوش ایران، استفاده از گل آجر و سازههای خشتی در ساخت گنبد را نشان میدهد. معماری پارسی ساسانی به احتمال زیاد معماری گنبد سازی گنبدهای بین النهرین را به ارث برده است. خرابه های کاخ اردشیر بابکان و قلعه دختر (فیروزآباد) در استان فارس، توسط اردشیر اول (۲۲۴--۲۴۰) ساخته شده است، استفاده از گنبد توسط امپراطوری ساسانی را نشان میدهد.[۲]
کلبه حصیری سرخپوستی، ۱۹۰۳
کاخ اردشیر بابکان
مسجد شیخ لطفالله
گنبد کروی پروژه عدن در انگلستان
انواع گنبد
در سرزمینهایی مثل روم شکل نیمکره را برای گنبد بر میگزیدند و چون میانتار رانش بر منحنی آن منطبق نمیشد ناچار بودند که کنارههای آن را هرچه ستبرتر کنند تا در برابر رانش سدی باشد، در صورتی که معماران ایرانی نیم دایره را برای پوشش مناسب نمیدانستند و شکلهائی نظیر تخم مرغی و هلو چینی و بیضی را انتخاب میکردند که خود به خود میانتار رانش بود و این انتخاب باعث میشد که بتواند ضخامت گنبد را در خاستگاه و پاکار تنها به اندازه یک شانزدهم دهانه بگیرند (که البته هرچه بالاتر میرفت نازک میشد تا به کلاله برسد).[۳]
گنبد پیازی (به انگلیسی: Onion dome)
گنبد مقرنس(به انگلیسی: Corbel dome)
گنبد بیضوی (به انگلیسی: Oval dome)
گنبد سهمی (به انگلیسی: Parabolic dome)
گنبد چندگوش (به انگلیسی: Polygonal dome)
گنبد بادبانی (به انگلیسی: Sail dome)
گنبد نعلبکی (به انگلیسی: Saucer dome)
گنبد چتری (به انگلیسی: Umbrella dome)
گنبد پیازی
گنبد مقرنس
گنبد بیضوی
گنبد چندگوش
گنبد بادبانی
گنبد نعلبکی
گنبد چتری
جستارهای وابسته
گنبد (معماری)
مقرنس
منابع
↑ دهخدا؛ گنبد
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Wikipedia-Dome
↑ گنبد در مساجد ایرانی؛ احمدرضا عاملی؛ روزنامه دنیای اقتصاد۲۴ مهر ۱۳۹۰؛ به نقل از استاد پیرنیا؛ ۱۳۵۱.
از ویکی پدیا
همچنین:
واژه های همانند
۱۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گنبد اعظم . [ گُم ْ ب َ دِ اَ ظَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فلک اعظم است که فلک الافلاک باشد و عرش اعظم همان است . (برهان ). عرش مجید. (مؤید...
گنبد خضرا. [ گُم ْ ب َ دِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی گنبد حراقه رنگ است که کنایه از آسمان باشد. (برهان ) : صدهزاران آفرین بادا بر...
گنبد دماغ . [ گُم ْ ب َ دِ دِ / دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کام و کاخ دماغ . (آنندراج ). حنک و سقف دهان . (ناظم الاطباء).
گنبد دوار. [ گُم ْ ب َ دِ دَوْ وا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : آتشی باید چونانکه فروتر علمش برتر از دایره ٔ گنبد دوار بود. منو...
قوشه گنبد. [ ش َ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب ، سکنه ٔ آن 381 تن . آب آن از چاه . محصول آن غلات و ح...
کبود گنبد. [ ک َ گُم ب َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش کلات شهرستان دره گز. کوهستانی . معتدل . سکنه ، 8229 تن . آب آن از چشمه سار و رودخانه . محصول...
کبود گنبد. [ ک َگُم ب َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . جلگه ای ، معتدل . دارای 209 تن سکنه است . (از فره...
گنبد ترمه . [ گُم ْ ب َ دِ ت ُ م َ / م ِ ] (اِخ ) یک فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مشرق دوزه است (از دهات بلوک صیمکان فارس ). (از فارسنامه ٔ ناص...
گنبد گردا. [ گُم ْ ب َ دِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) گنبد گردنده . گنبد گردان . آسمان : بنگر به چشم خاطر و چشم سرترکیب خویش و گنبد گردا را. ن...
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است .