اجازه ویرایش برای همه اعضا

وند

نویسه گردانی: WND
به معنی محل؛ مثلاً دماوند: محلی که نزدیک به کوه آتشفشان است و دما دارد. کروند: محلی که آب کر (آب همیشه پاک) دارد (محلی است در استان اصفهان). اشکاوند: محلی که اشکها (مردم اشکانی - خراسانی) در آن ساکن هستند. محل است در نزدیکی اصفهان. به واژه بند هم مراجعه
کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حسن وند. [ ح َ س َ وَ ] (اِخ ) اسم یکی از طوایف چهارگانه ٔ پیش کوه ایلات کرد ایران که تقریباً 5000 خانوار میباشند و از پنج طایفه ترکیب یافته...
حسن وند. [ ح َ س َ وَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. این دهستان در مرکز بخش واقع و محدود است از شمال به کوه گرون ،...
بنی وند. [ ب ُ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان نورعلی است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 140 تن سکنه دارد. ساکنین از طایفه ٔ جوادی ...
شده وند. [ ش ُ دَ / دِ وَ ] (نف مرکب ) شده بند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). بیننده و شنونده نگار. سرگذشت و داستان نگار. (یادداشت مؤلف ). رجوع ...
علی وند. [ ع َ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ «بکش » است و آن طایفه ای است از ایل ممسنی در فارس . این تیره را «عالی وند» نیز نامند. (از جغراف...
فرخ وند. [ ف َرْ رُ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ممزائی بختیاری . (از جغرافیای سیاسی مسعود کیهان ص 75).
قلی وند. [ ق ُ وَ ] (اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ).
کاکل وند. [ ک ُ وَ ] (اِخ ) نام طایفه ای از حسنوند که از طوایف اربعه ٔایلات کرد پیش کوه است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 6).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.