ترک
نویسه گردانی:
TRK
تَرک: tark این واژه عربی است و پارسی آن واژه ی اوستایی هَندیس است
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
محل بار در عقب موتور یا دوچرخه
(زَ رِ /تَ رَ) (عامیانه:زهله ترک)ایجاد ترس شدید و آنی از رخدادی ناگهانی.
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: یوترازیک yutrāzik (yutr سنسکریت: ترک؛ با سغدی azik عادت)***فانکو آدینات 09163657861
ترک چال . [ ت ُ ] (اِخ ) از کوهستانها و ییلاقهای شاه کوه و ساور است . رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 127 شود.
ترک دره . [ ت ُ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج که ، در بخش شاهین دژ شهرستان مراغه وبر سی و هشت هزار و پانصدگزی جنوب خاوری شاه...
ترک دشت . [ ت ُ دَ ] (اِخ ) از دهات هزار جریب است . رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 124 و ترجمه وحید ص 166 شود.
ترک آباد. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشت رود است که در بخش فهرج شهرستان بم و در 18 هزارگزی باختر فهرج و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ بم به زا...
ترک آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اردکان شهرستان یزد که در 4 هزارگزی شمال باختری اردکان و متصل به جاده یزد قرار دارد...
ترک آباد. [ ] (اِخ ) از دیهایی است که امیر مبارزالدین وفرزندان او در سالهای 734 - 736 هَ . ق . در یزد احداث کرده بودند. و رجوع به تاریخ عص...
ترک رود. [ ت ُ ] (اِخ ) رودی است در مازندران و ظاهراً دیهی هم بوده است بهمین نام در حوالی رامسر و آخوند محله کنونی . چه رابینو پس از ذکر...