اجازه ویرایش برای همه اعضا

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آگراب ãgrâb (مانوی: ágrâv)، 2- بورژاک buržâk (پهلوی)، 3- هاواپ hâvâp (اوستایی: havapangh) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۱ ثانیه
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان اجهوری مصری مالکی . مکنی به ابوالارشاد و ملقب به نورالدین . رجوع به علی اجهوری ش...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالصمدبن عبدالاحدبن عبدالغالب همدانی سخاوی . ملقب به علم الدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عبدالظاهربن نشوان جذامی مصری سعدی . ملقب به علاءالدین . رجوع به علی سعدی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن هبةاﷲبن احمد اسنایی مصری شافعی . ملقب به نورالدین . رجوع به علی اسنایی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی بن احمدبن حجر عسقلانی مصری کنانی شافعی . مشهور به ابن حجر. رجوع به علی عسقلانی ش...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع ب...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد اشمونی مصری شافعی . ملقب به نورالدین . رجوع به اشمونی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد حداد مصری . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حداد و نیز طبسی (علی بن محمدبن ...) شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد عسیلی مصری شافعی . ملقب به نورالدین . رجوع به علی عسیلی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد مصری . ملقب به علاءالدین . فقیه و واعظ بود ودر حدود سال 1127 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الاجوبة ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.