عالی
نویسه گردانی:
ʽALY
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آگراب ãgrâb (مانوی: ágrâv)، 2- بورژاک buržâk (پهلوی)، 3- هاواپ hâvâp (اوستایی: havapangh) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن برزنجی مدنی شافعی . رجوع به علی برزنجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن ذهلی أفطس ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی أفطس شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن رندی (امیر امام جلال الدین ...). رجوع به علی رندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن سنهوری شافعی ، ملقب به نورالدین . رجوع به علی سنهوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن سیازی ، رجوع به علی سیازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن شافعی ، مشهور به بیهقی . رجوع به علی بیهقی (ابن حسن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن شقیق خراسانی ، مکنی به ابوعبدالرحمان . از روات حدیث بود. و نیز رجوع به ابوعبدالرحمان (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن صقلی قزوینی . رجوع به علی صقلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن (یا حسین ) علوی بغدادی ،مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن أعلم . ریاضی دان و منجم مشهور قرن چهارم هجری . رجوع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن قهستانی ، مکنی به ابوبکر و ملقب به عمیدالملک . عارض سپاه محمود غزنوی و از بزرگان فضلا و ادبای خراسان و نیز رئ...