اجازه ویرایش برای همه اعضا

اسم

نویسه گردانی: ʼSM
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ شیم Shim به معناى نام و عنوان برداشته و معرب نموده و گفته اند : الأسم !!! و سپس ساخته اند : أسامى ، اسماء ، موسوم ، مسمّاء و ...!!!!! همتایان دیگر آن در پارسى اینهاست: نام Nam (آریایى -
پهلوى- همریشه واژه Name در انگلیسى و واژه Name در آلمانى و واژه Nome در ایتالیایى و واژه Nombre در اسپانیایى و واژه Nom در فرانسوى و واژه Onoma در یونانى و واژه Namn در سوئدى و واژه ى Nimi در فنلاندى و ... است. ناماNama در اوستا سابْد Sabd (سنسکریت: سابدَ
Sabda) سَمج Samj (سنسکریت: سَمجنا Samjana) ناما، نامان (سانسکریت: نامَ Nama، نامَن Naman)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
و همینطور ، در هنگام ، ("ضمینه" از مصدر "ضمن" می آید) چنین لغتی در فارسی نداریم
عسم . [ ع َ ] (ع مص ) طمع کردن و آز داشتن . و گویند: هذا الامر لایعسم فیه ؛ یعنی در غلبه کردن و چیره شدن بر این امر طمعی نیست .(از منتهی ال...
عسم . [ ع َ س َ ] (ع مص ) خشک شدن دست و قدم و کج گردیدن آن . (از منتهی الارب ): عسم القدم و الکف ؛ مفصل و پیوندگاه دست یا پا خشک شد آنچنا...
عسم . [ ع َ س َ ] (ع اِمص ) خشکی است در بند دست و پا که از آن دست و پا کژ گردد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اسم است مصدر عسم را، گوی...
عسم . [ ع ُ س ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَسوم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عسوم شود. || ج ِ عاسِم . (ناظم الاطباء). رجوع به عاسم ش...
اثم . [ اِ ] (ع اِ) گناه . ذنب . وزر. بزه . جناح . معصیت . جرم . خطا. عصیان . ناشایست . || می . باده . (منتهی الارب ). || قمار. || کاری که کر...
اثم . [ اِ ] (ع مص ) گناه کردن . (منتهی الارب ). گناهکار شدن . بزه مند شدن . (زوزنی ).
اثم . [ اَ ] (ع مص ) بزه شمردن بر کسی . گناهکار شمردن : اَثمه ُ اﷲ فی کذا؛ گناهکار شمراد او را خدای در این کار. (منتهی الارب ).
اصم . [ اَ ص َم م ] (ع ص ، اِ) کر. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 65) (مؤیدالفضلا) (مهذب الاسماء). در لغت ضد سمیع است . (از معجم البلدان ). کر را گو...
اصم . [ اَ ص َم م ] (اِخ ) ابن ابی ربیعة. از شجعان قبیله ٔ بنی شیبان عرب بود که بخاطر خونخواهی یک تن صد تن ، از قبیله ٔ تمیم را بکشت و در م...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۷ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
فانکو آدینات
۱۳۹۷/۰۶/۱۸
0
0

واژه ی shim در پهلوی نیست. واژه sraw سرَو به واتای نام آمده است. در پارتی، مانوی، اوستایی، پارسی باستان، ایلامی، پارسی کهن و سغدی نیز چنین واژه ای نیست. پس اسم واژه ای عربی است و ریشه ی پارسی ندارد.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.