اجازه ویرایش برای همه اعضا

خبر

نویسه گردانی: ḴBR
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: هوال hevâl (کردی)، ازدا ézdâ (سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خبر واژه ای عربی و چین واژه ای پارسی است و پارسی جایگزین، این است: ایسپگ ïspag (مانوی: ïspagj) **** فانکو آدینات 09163657861
خبر شدن . [ خ َ ب َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خبر رسیدن . خبر رفتن . اطلاع رسیدن . مطلبی بگوش کسی رسیدن . خبردار شدن . با خبر شدن : خبر شد هم آنگه ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خبر مسند. [ خ َ ب َ رِ م ُ ن َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبر مسند خبری است که راویی آنرا به راوی دیگر اسناد دهد تا آنکه به نبی علیه السلام ر...
خبر واحد. [ خ َ ب َ رِ ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبر واحد خبری است که آنرا یک یا دو یابیشتر نقل کرده باشند ولی بحد شهرة و تواتر نرسیده با...
خبر کاذب . [ خ َ ب َ رِ ذِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن خبری است که از حد تواتر کمتر باشد. (از تعریفات جرجانی ) ۞ .
خبر کردن . [ خ َ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از طریق خبر کسی را مطلع کردن . خبردادن . تخبیر. (از تاج المصادر بیهقی ). تحدیث . انباء. (از متن اللغة) (ا...
خبر گفتن . [ خ َ ب َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نقل خبر کردن . خبری را بدیگری رسانیدن . خبری بدیگری گفتن . || حدیث گفتن . نقل خبر (خبر به اصطلاح ...
خبر مرسل . [ خ َ ب َ رِ م ُ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبر مرسل خبری است که راویی آنرا به راوی دیگر میرساند بی آنکه سلسله ٔ ارسال متصل ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.