اجازه ویرایش برای همه اعضا

جلوگیر

نویسه گردانی: JLWGYR
مانع, جلوگیرنده
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
خاک جلوگیر. [ ک ِ ج ِ ل َ / لُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمینی که از آنجا دل برآمدن نخواهد. (آنندراج ) : چون برق فتادیم بخاشاک تعلق زین خا...
جلو گیر. [ ج ِ ل ُ] (اِخ ) دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 36هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 12هزارگزی شوسه ٔ تبر...
جلو گیر. [ ج ِ ل ُ ](اِخ ) دهی از دهستان مرغا بخش ایزه شهرستان اهواز واقع در 42هزارگزی جنوب باختری ایزه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای...
جلو گیر. [ ج ِ ل ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در 25هزارگزی جنوب ملاوی ، کنار خاوری راه شوسه ٔ خرم آبا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.