افق
نویسه گردانی:
WʼŽH FARSY ʼFQ
افق: 1ـ خطی دایره ای ساخته شده از چشم انداز زمینی از همه سو و امتداد یافته در عمق بسیار در یک جای مشخص که از دید بیننده به نظر می رسد زمین و آسمان در آن جا به هم می رسند و میدان دید فرد را در جایی که مانعی نباشد، محدود می کند، به بیان دیگر، بخشی از آسمان و زمین که در میدان دید بیننده در یک جهت معین گسترش یافته است. 2ـ چارچوب جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی محدود کننده آرمان های یک فرد در محیط اجتماعی- فرهنگی و چارچوب زمانی دستیابی به آن آرمان ها. 3ـ آنچه در گستره ی دانش، چارچوب آرمان یا آرمان های یک فرد را تعیین می کند. 4ـ حوزه ای که در آن اندیشه یا کنش یک دوره، یک گروه اجتماعی یا یک فرد اعمال می شود؛ زیرا از نظر تاریخی و اجتماعی و فرهنگی محدود است. دامنه ی اندیشه که افق فکری گفته می شود. 5ـ موقعیت سیاسی ـ اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی برنامه ریزی شده برای آینده، دوره ای که آن برنامه ها باید در آن به انجام برسد، چشم انداز آینده. 6ـ حوزه یا میدانی که هنوز آشکار نشده و در اندیشه یا کنش یک دوره یا یک گروه اجتماعی یا یک فرد نمایان می شود که در این صورت گفته می شود افق تازه ای به روی او گشوده شد، دیدگاه تازه در باره ی یک چیز. (https://www.cnrtl.fr) همتای پارسی این واژه ی عربی اینهاست: کران karAn، آسوگ Asug (کردی) دیگنت digant (سنسکریت: diganta). فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
عفق . [ ع ُف ُ ] (ع اِ) مگس . (منتهی الارب ). || گرگهایی که نمی خوابند و نمی خوابانند. (از اقرب الموارد).