مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف آدا نویسه گردانی: ʼADʼ پاداش مینوی, فرشته توانگری واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی ادا و اصول ادا و اصول . [ اَ وُ اُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ادا اصول . رجوع به ادا شود.- ادا و اصول درآوردن ؛ در تداول عوام ، کراهت به تصنع نمودن . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود