قراضه چین
نویسه گردانی:
QRʼḌH CYN
(شاهان همه مسکین او
خوبان قراضه چین او) از مولانا
قراضة. [ ق ُ ض َ ] (ع اِ) ریزه های زر و سیم و جز آن که وقت تراشیدن برافتد.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.