اجازه ویرایش برای همه اعضا

مادر

نویسه گردانی: MADR

این واژه از زبان هندی- پارسی- اروپایی و هم خانواده ی (هم معنی) واژه ی ماما یا مامان می باشد و هیچ پیوندی با واژه عربی ام ندارد.
این واژه در زبان اوستایی ماتر mã-tar که «ما» یعنی دفاع کننده به هر بهایی و «تر» یعنی نگهداری کننده؛ و مادر یعنی کسی که هم به هر بهایی از فرزندش دفاع می کند و هم از او نگهداری می کند؛ واژه ی پدر نیز در اوستایی پیتر pi-tar بوده که «پی» پیشوندی به معنی نان آور، پرورش دهنده و «تر» نیز که به معنی نگهداری کننده است.

واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
مادر قحبه در گویش عوام.
پدر و مادر. [ پ ِ دَ رُ دَ ] (اِ مرکب ) اَبوان . والدان .
خواهر مادر. [ خوا / خا هََ رِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاله . خواهر مام . اخت الام . (یادداشت بخط مؤلف ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
به عنوان دشنام استفاده می شود ولی به کسی گفته می شود که مادر او قحبه باشد
زبان مادر شوهر. [ زَ ن ِ دَ ش َ / شُو هََ ] (اِ مرکب ) ۞ نوعی گیاه خاردار از تیره ٔ کاکتاسه ۞ . صبیر. کاکتوس . رجوع به انجیر هندی ، انجیر برب...
کاروانسرا سمت راست بزرگراه اصفهان-تهران حد فاصل‏ اصفهان و مورچه خورت واقع شده است.این کاروانسرا جزء کاروانسراهای سلطنتی محسوب می‏شده است. جهانگردان‏ ز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.