اجازه ویرایش برای همه اعضا

آلهی

نویسه گردانی: ʼALHY
به ضم ل. پیدا و عیان در گویش کازرونی(ع.ش)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
الهی دیلمی . [ اِ لا ی ِ دَ ل َ ] (اِخ ) امیر فرامرز از اولاد دیالمه . شاعر بود. این بیت از اوست :آرزو دارم از آن لعل گهربار التفات ای خوشا حال...
الهام الهی . [ اِ م ِ اِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) الهام ربانی . آنچه خدای در دل کسی اندازد. (ناظم الاطباء). و رجوع به الهام شود.
الهی تبریزی . [ اِ لا ی ِ ت َ ] (اِخ ) میرزا مهدی . شاعر عهد نادرشاه افشار. در اصفهان زندگی میکرد و ذکاوت و فطانت بسیار داشت . در فنون هیئت و ...
الهی شروانی . [ اِ لا ی ِ ش ِرْ] (اِخ ) نام او میرالهی و از سخنوران صاحب دیوان بود. تاریخ زندگی او بدست نیامد. این اشعار از اوست :عاقبت گو ...
الهی شیرازی . [ اِ لا ی ِ شی ] (اِخ ) شاعر بود. تاریخ زندگی او معلوم نیست و شعرش سست است . رجوع به مقالات الشعراء و فرهنگ سخنوران شود.
الهی کاشانی . [ اِ لا ی ِ ] (اِخ ) حکیم صدرالدین مسیح الزمان . متوفی در حدود 1032 هَ . ق . در تذکره ها بنسبتهای گوناگون از قبیل قمی ، هندی و ک...
الهی گیلانی . [ اِ لا ی ِ گی ](اِخ ) خلیفه سدیدالدین محمد. شاعر قرن یازدهم هجری .در بعض اشعار سدید تخلص می آورد. این بیت از اوست :آن سایه ...
الهی همدانی . [ اِ لا ی ِ هََ م َ ] (اِخ ) عمادالدین محمد حسینی . از سادات اسدآباد همدان معاصر شاه عباس اول بود. وی بهند رفت و به سال 1063 ه...
الهی قندهاری . [ اِ لا ی ِ ق َ ] (اِخ ) شاعر عهد بابرشاه . این بیت از اوست :ماه عید ابرو نمودو خاطرم را شاد کردشکر ﷲ کز غم سی روزه ام آزاد کرد....
الهی اصفهانی . [ اِ لا ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به الهی تبریزی شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.