تپه
نویسه گردانی:
TPH
تُ پ پ ه. قطره در گویش کازرونی(ع.ش)
واژه های همانند
۲۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تپه سبز. [ ت َپ ْ پ َ س َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان میان دربند، بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان است که در سی و سه هزارگزی شمال باختری کرمانشاه ...
تپه دلن . [ ت ِ پ ِ دِ ل ِ ] (اِخ ) قصبه ای به آلبانی . رجوع به قاموس الاعلام ترکی و تپه دلنلی شود.
تپه جیک . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان طاغنکوه است که در بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور و در سی هزارگزی شمال باختری فدیشه واقعاست . کو...
تپه خرس . [ ت َپ ْ پ َ خ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چمچال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان است که در بیست و پنج هزارگزی باختر صحنه و چهار هزارگ...
اوچ تپه . [ت َ پ ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان زنجان . دارای 594 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات ، میوجا...
اوچ تپه . [ ت َ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر دارای 433 تن سکنه . آب آن از چاه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و ...
باج تپه . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) محلی در استرآباد، قرب فوجرد، شغال تپه . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 85).
تاش تپه . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) در «مانائی » جنوب دریاچه ٔ ارومیه که پادشاه «هالدیا» (خالدی ) موسوم به «منواش » ۞ پس از تصرف «پارسوا» کتیبه ...
تپه بور. [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش تکاب است که در شهرستان مراغه و ده هزار و پانصد گزی باختری تکاب و پنج هزارگزی شما...
تپه بور. [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان جوانرود است که در بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج و در پنجاه هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو کرمانش...