تعریف
نویسه گردانی:
TʽRYF
تعریف: آن چه ذات و ویژگی ها را روشن می کند. همتای پارسی تعریف، واژه ی فَروید farvid است که در اوستایی فره وید fravid بوده است. **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تأریف . [ ت َءْ ] (ع مص ) حد چیزی پیدا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). گردانیده شدن حدبرای زمین و قسمت نموده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(نا...