دروغ
نویسه گردانی:
DRWḠ
این واژه در سنسکریت: دوروکتَه dur-ukta. دور= سخن، واژه، کلام + اوکتَ ukta تباه ـ نابود ـ فاسد کننده؛ در پارسی باستان: دْرَئوگَ= dra-ug-a؛ در اوستایی: دْرَئُغَ= dra-oq-a، دْروج dr-uj، دریژ dr-iž و در پهلوی: دْرُغ droq، دْرُگ drog، دْرُش droŝ، دْروج druj، دْرُو drov، دْرو dru، دْرُژ drož، دْروژ druž و دْروخ drux بوده است.
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
دروغ آزمائی . [ دُ زْ / زِ ] (حامص مرکب ) دروغ آزمای . آزمودن دروغ . پرداختن به دروغ . دروغگویی . عمل دروغ آزما : دروغ آزمائی نباشد ز رای که از...
دروغ بافتن . [ دُ ت َ ] (مص مرکب ) دروغ گفتن . سرهم کردن مطالب ناراست . حیاکت . کذب . (یادداشت مرحوم دهخدا). اختلاق . افتراء. (المصادر زوزنی )...
دروغ پردازی . [ دُ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل دروغ پرداز. دروغ بافی . و رجوع به دروغ پرداز شود.
راست و دروغ . [ ت ُ دُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) صدق و کذب .- امثال :راست و دروغش به گردن راوی . نظیر: العهدة علی الراوی . (امثال و حکم د...
دروغ آزمودن . [ دُ زْ / زِ دَ ] (مص مرکب ) به دروغ گوئی پرداختن . دروغ گفتن : دروغ آزمودن ز بیچارگی است نگوید کرا در هنر بارگی است .اسدی .
دروغ گردانیدن . [ دُ گ َ دَ ] (مص مرکب ) تکذیب کردن . افک . (دهار) : مگردان دروغ آنچه گوید [ سلطان ] سخن وز آنچت بپرسد نهان زو مکن .اسدی .
خبر دروغ افکندن . [ خ َ ب َ رِ دُ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اشاعه ٔ اراجیف . پخش خبر غیر واقع کردن . نشر اکاذیب کردن . انتشار مطالب نادرست دادن ۞...