مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف قطنی نویسه گردانی: QṬNY [قُ](اِخ) رجوع شود به قوتنی۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی قطنی قطنی . [ ق ُ ] (ص نسبی ، اِ) نوعی از قماش ابریشمین ، و در عرف هندوستان مشروع خوانند. مرکب است از قطن به معنی پنبه و یای نسبت ، وچون تاروپو... قطنی قطنی . [ ق َ طَ ] (اِخ ) حسن بن علی بن محمد. از محدثان است . ابوالقاسم حافظ گوید: وی ازابوبکر محمدبن حمیدبن معیوف روایت کند و از او عبدالعزیز... قطنی باف این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. الدار قطنی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. قتنی [قُ تٌ](اِخ) رجوع شود به قوتنی نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود