شهر
نویسه گردانی:
ŠHR
(ع) شَهْر : أحَدُ أشْهُرِ السّنَة به پارسی ماه گاهنامه. بعنوان مثال در نامه های دوره قاجاریه تاریخ نامه اینطور درج میشده: روز شنبه 27 شهر رمضان 1318 یا هفتم شهر ذوالقعدةالحرام
واژه های همانند
۱۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
شحر. [ ش َ / ش ِ ] ۞ (اِخ ) ساحلی است میان عمان و عدن . (از منتهی الارب ). ساحل یمن . (از اقرب الموارد). شهری است (به عربستان ) بر کران در...
بنات شحر. [ب َ ت ُ ش ِ ] (ع اِ مرکب ) اسبان نجیبی که به ناحیه ای بنام شحر بنزدیک حضرموت منسوب هستند. (از المرصع).
در زبان کردی به معنی مبارز است