گل
نویسه گردانی:
GL
گَل با فتحه «گ» در زبان مازنی به موش گفته می شود.
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
گل چین . [ گ ُ ] (اِخ ) نام زنی بوده است ولی شعار. گویند خدا را در خواب دیده بوده است . (برهان ). نام زنی . (ناظم الاطباء).
گل چین . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دزآباد جزء شهرستان طارم . (نزهة القلوب ص 65).
گل چین . [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد واقعدر 67هزارگزی شمال باختر اردل و متصل به راه گلچین به ا...
گل چوب . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 14500گزی جنوب بابل . هوای آن معتدل و دارای 280 تن...
گل پیچ . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) حریری نهایت باریک و غیر حاجب ماوراء که در آن گل سرخ خشک کردندی و برای دعوت به عروس با نبات به خانه ٔ مدعو ...
گل تپه . [ گ ُ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) سابقاً شهری بوده است از دهات استرآبادرستاق . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 170 شو...
گل تپه . [ گ ُ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 5هزارگزی جنوب ...
گل تپه . [ گ ُ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزجرود بخش عجب شیر از شهرستان مراغه ، واقع در 3هزارگزی جنوب خاوری عجب شیر و هزارگزی ...
گل تپه . [گ ُ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلخوران بخش مرکزی اردبیل شهرستان اردبیل واقع در 15هزارگزی جنوب اردبیل و 2هزارگزی ر...
گل تپه . [ گ ُ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 24هزارگزی شمال اردبیل و 16هزارگزی راه شوسه ٔ قدیم ...