گل
نویسه گردانی:
GL
گَل با فتحه «گ» در زبان مازنی به موش گفته می شود.
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۵ ثانیه
گل چراغ گرفتن . [ گ ُ ل ِ چ ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب )سوخته ٔ فتیله ٔ چراغ را بریدن . سوخته را جدا کردن .
گل تپه قورومیش . [ گ ُ ت َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 17هزارگزی شمال خاوری راه شوسه ٔ بوکان و 11...
گل بستان افروز. [ گ ُل ِ ب ُ اَ ] (اِ مرکب ) شاهسفرم . ضیمران . تاج خروس .
طایفه ٔ گل محمد. [ ی ِ ف َ ی ِ گ ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل ، واقع در 9هزارگزی باختر بنجار، کنار دریاچه ٔ هامو...
بوستان گل نمای . [ ن ِ گ ُ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان باشد. (برهان ) (انجمن آرا). آسمان . (ناظم الاطباء).
از هنگامی که دانمارکی ها به مقدسات اسلامی اهانت کردند نام "شیرینی دانمارکی" توسط صنف و مردم به "شیرینی گل محمدی" دیگر شد.
بنتونیت (به انگلیسی: Bentonite) که با نام گِل ارمنی در طب سنتی معروف است، نوعی رس ریزدانه است که حداقل ۸۵ درصد رس مونتموریلونیت داشته باشد. اصطلاح «...
گل به آب دادن . [ گ ُب ِ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به گل به آب انداختن شود.
گل صدبرگ آسمان . [ گ ُ ل ِ ص َ ب َ گ ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ).
بنتونیت (به انگلیسی: Bentonite) که با نام گِل ارمنی در طب سنتی معروف است، نوعی رس ریزدانه است که حداقل ۸۵ درصد رس مونتموریلونیت داشته باشد. اصطلاح «...