وحشی
نویسه گردانی:
WḤŠY
این واژه تازى (اربى) است و سپارش مى شود بجاى آن از واژه هاى اَرَمَک Aramak (پهلوى: غیراهلى ، وحشى) ، دَئیتیک Daitik (پهلوى: وحشى ، درنده) ، دد Dad (حیوان وحشى) و توسَن tawsan (پارسی دری) دیسو disu (اوستایی) سِچانْ seĉãn (اوستایی: سْچانْوَ sčãnva) بهره
بجویید
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
زیتون وحشی . [ زَ / زِ ن ِ وَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ گونه ای زیتون که خودروست و برخلاف نوع معمولی آن درختی است خاردار و میوه اش دارا...
وحشی بافقی . [ وَ ی ِ ] (اِخ ) کمال الدین وحشی بافقی کرمانی ، در اواخر عهد شاه اسماعیل اول صفوی در قصبه ٔ بافق در 24فرسنگی یزد متولد شد، سپس ...
اعتصاب وحشی . [ اِ ت ِ ب ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی که اداره کردن آن از طرف سندیکاهای اعلام کننده به اشکال برخورد. اعتصاب غیر...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: آرنیاس ãrniâs (سنسکریت: ãranyâs) **** علی محمد عالیقدر 09163657861
زالزالک وحشی . [ ل َ ک ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گونه ای از ولیک است . این درخت اصل زالزالک اهلی باشد و در جنگلهای خزر و ارتفاعات متوس...
توت فرنگی های وحشی یا درست تر بگوئیم رستنگاه توت فرنگی های وحشی را بزرگترین کار اینگمار برگمن کارگردان بزرگ سوئدی شمرده اند. اگر نگوییم اصلیترین، ی...