اجازه ویرایش برای همه اعضا

اسلام

نویسه گردانی: ʼSLAM
دین فرخنده اسلام ، آورنده اش پیامدار بزرگوار محمد که درود خداوند بر او باد بود. پیام آور کیازند اسلام محمد مصطفى اَپدُم پیامبر از زنجیره ى پیامبران آسمانى بودند. در سن ٤٠ سالگى بر پیامبرى برانگیزانده شد و روح امین (جبرئیل) بر او فرود آمد و پیغام آور خداوند
با او بود. سِپنْتا نَسکَش " قرآن" که نَسکِ آسمانى اسلام است. کانون اسلام یکتاپرستى ، باور به جهان پس از مرگ و پاسخگویى و پیامبرى محمد مصطفى ست. اسلام دین پرهیزگارى ، نیکوکارى و دادگرى ست. نماز و نیایش و روزه درآن جایگاهى بنیادین دارد. ملت هایى که اسلام را
پذیرفتند بویژه ایرانیان بسیار به اسلام خدمات شایان کردند و دانش و هنر خویش را در راه اسلام به کار بستند و روشنى بخش راه اسلام شدند. پیامبر اسلام همواره از ایران و ایرانیان به نیکى یاد مى کرد و سخنان گوناگونى از ایشان هست که ایرانیان و پارسیان را مردمانى والا
، فرزانه ، دین شناس و باایمان مى دانند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اسلام آغا. [ اِ ] (اِخ ) بنت امیر خضر میسوری . از زنان حرم امیر تیمور. (حبیب السیر جزو 3 از ج 3 ص 132 و 175).
اسلام خان . [ اِ ] (اِخ ) سلطان شه لودی . در ایام خضرخان اسلام خان خطاب داشت ، از امرای عهد سلطان ابراهیم لودی و همایون شاه . رجوع بفهرست ت...
اسلام شاه . [ اِ ] (اِخ ) پسر شیرشاه . دومین از سلاطین افاغنه ٔ دهلی (هند) از 952 تا 960هَ . ق . (طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 269). و رجوع بفه...
اسلام پرور. [ اِ پ َ وَ ] (نف مرکب ) حامی اسلام و مسلمانان : سلاطین نژادا خلیفه پناهاتویی مملکت بخش و اسلام پرور.خاقانی .
اسلام پناه . [ اِ پ َ ] (ص مرکب ) که اسلام را حمایت کند. مجیرالاسلام : ای درگه اسلام پناه تو گشاده بر روی زمین روزنه ٔ جان و درِ دل .حافظ.
اسلام آباد. [ اِ ] (اِخ ) شهری است در خطه ٔ کشمیر در 46هزارگزی جنوب شرقی شهر سرینا، کنار نهر جلام بر فرازتلی . و در زیر این تل حوضی است که ...
اسلام آباد. [ اِ] (اِخ ) نام قصبه ایست در شمال هندوستان در ایالت لکهنو و قریب 3000 سکنه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
اسلام آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قره پشلو بخش مرکزی شهرستان زنجان ، 54000گزی شمال باختری زنجان . کوهستان . سردسیر. سکنه 195. شیعه . د...
اسلام مدار. [ اِ لام ْ م َ ] (ص مرکب ) که نظم اسلام بوجود او بسته است .
کهنه اسلام . [ ک ُ ن َ / ن ِ اِ ] (ص مرکب ) کسی که مسلمانیش قدیم باشد. کسی که مسلمان زاده باشد. مقابل نومسلمان . (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.