اجازه ویرایش برای همه اعضا

کمال

نویسه گردانی: KMAL
این واژه تازى (اربى) ست و برابرهاى پارسى آن چنینند: این واژه تازى (اربى) است و برابر پارسى آن اینهاست: اُسپورى Ospuri (پهلوى: کمال ، تمامیت ، غایتمندى- در پهلوى اُسپوردن Ospurdan : کامل-تکمیل-تمام-مرتب کردن ، به کمال رساندن) ، اُسپوریکى Ospuriki :پهلوى:تمامیت،
کاملیت، جامعیت) ، در پهلوى اَکایى (اَکاییهْ) Akayi : کاملیت ، کمال ، تمامیت - اَکایش Akayesh (پهلوى: اَکاییشْنْ : تکمیل ، تتمیم - اَکایشنیک Akayeshnik : پهلوى : مکمل ، متمم ) ، بَوِندى/ بَوَندَکى Bavendi/Bavandaki (پهلوى: تمامیت، کمال، کاملیت -در پهلوى: بَوِندیدنBavendidan
: تکمیل-تمام-کامل کردن ) ، بوندگى Bundegi (پهلوى: کاملیت ، تمامیت ، کمال) ، پادیساریکى Padisariki (پهلوى: مکملیّت ، کمال ، مُتمّمیت ) ، پرداچى Pardachi (پهلوى: تمامیت ، کمال، و ...) ، پَساختى Pasaxti (پهلوى: کمال ، تمامیت -٢: موافقت، مطابقت-٣: اختلاط ، تلفیق
و ..) در پهلوى تونایى Tunayi (توناییهْ) : کاملیت ، کمال ، تمامیت - تونایش Tunayesh (توناییشْنْ : تکمیل ، تتمیم ، کامل سازى) ، دیرانایى Diranayi (پهلوى: کاملیت، تمامیت ، وسعت ، کمال ) ، در پهلوى اُسپوریهیدن Ospurihidan (سْپورّیهیتن) : تکمیل-تتمیم کردن - کمال
بخشیدن - به کمال-غایت رساندن ، پارُنى Paroni (پهلوى : کاملیت ، جامعیت ، اصلحیت، کمال) ، ویسپورى Vispuri (پهلوى: کاملیت ، تمامیت ، جامعیت، کمال) ، آرَستگى Arastegi (پارسى درى ، کاملى ، مقدوریا ، کمال) ، پُروندى Porvandi (پارسى-پهلوى: کمال ، تفصیل ، تبسیط) ،
رساوندى Rasavandi (پارسى: کاملیت ، رسندگى ، غایت رَسى ، کمال ) ، اَپیکاستى Apikasti (پهلوى: بى کاستى بودن ، کاملیت ، تمام و کمال بودن) ، بى آکى Bi-aki (پارسى-پهلوى: بى عیبى ، کمال ، Perfectness )
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسین ابیوردی . رجوع به حسین ابیوردی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسین تقوی . رجوع به حسین تقوی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسین رشیدی از وزرای شاه شجاع پسر امیر مبارزالدین محمد. (حبیب السیر چ خیام ، ج 3 ص 295). شاه شجاع پس از ...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ](اِخ ) زیاد اصفهانی . از شاعرانی است که اشعار او درعراق معروف و مورد توجه بوده است . از اشعار اوست :این عرصه که ...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) شاه حسین اصفهانی . رجوع به حسین اصفهانی و شاه حسین اصفهانی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ](اِخ ) عبدالحمیدبن مولانا قطب الدین قرومی . از وزرای شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور گورکانی بود که در زمان امیرتیمور نی...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحمن الرافعی . درزمان تکوداربن هلاکوخان سرپرست موقوفات تمامی متصرفات و ممالک وی بود. (از حبیب السی...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرزاق بن احمدبن محمد مکنی به ابن صابونی و ابن فوطی . رجوع به ابن صابونی و ابن فوطی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرزاق بن جلال الدین اسحاق سمرقندی مؤلف تاریخ مفید مطلعالسعدین است که در دو جلد به رشته ٔ تحریر کشید...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالواسع النظامی پسر جمال الدین مطهر باخرزی ، در فن انشاء و تحریر مکاتیب و مناشیر مهارت کامل داشت و در او...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۳ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.