غیب
نویسه گردانی:
ḠYB
غیب: بر سه دسته است: نادیدنی (غیب از چشم)، تصور نکردنی (غیب از خرد)، حس نشدنی (غیب از حواس)؛ 1ـ غیب از چشم و نه از خرد و حواس: مانند باد یا هوا، نیروی جاذبه، الکتریسیته، غول، هیولا و... 2ـ غیب از چشم و خرد و حواس: مانند فرشتگان، خوراکی های بهشتی، عذاب جهنم و... 3ـ غیب از حواس و چشم و نه از خرد: مانند ویتامین، پروتئین و... ***همتای پارسی این واژه عربی، این است: ناویت nâvit (سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
هاتف غیب . [ ت ِ ف ِ غ َ / غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی فرشته ای است که از عالم غیب آواز دهد و این اسم فاعل است از هتف که به م...
غیب گفتن . [ غ َ / غ ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) خبر دادن از چیزهای پنهانی . (ناظم الاطباء). گفتن چیز نهانی . خبر دادن از غیب . عمل شخص غیبگو: چشم...
غیب دانستن . [ غ َ / غ ِ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) آگاه بودن بر رازهای نهان از خلق . از عالم غیب آگاهی داشتن . دانستن غیب . رجوع به غیب شود : ...
غیب و ناغافل . [ غ َ / غ ِ ب ُ ف ِ ](ق مرکب ، از اتباع ) در تداول عوام ، بمعنی ناگهان .