سحر
نویسه گردانی:
SḤR
sahar این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: اوسرا ūsrâ (سنسکریت)، پگاه، شبگیر (پارسی نو)، بامسنیک bâmsanik (سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
جام سحر. [ م ِ س َ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان )(آنندراج ). جامه ٔ سحر. || کنایه از باد صبا. جامه ٔ سحر...
صبح سحر.[ ص ُ ح ِ س َ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صبح زود.
چراغ سحر. [چ َ / چ ِ غ ِ س َ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (برهان ) (آنندراج ). آفتاب . (ناظم الاطباء). مجازاً آفتاب . چراغ...
قلعه سحر. [ ق َ ع َ س َ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب (بلوک عنافجه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 36 هزارگزی شمال اهواز و کنار ...
سحر قریشی (زادهٔ ۶ دی ۱۳۶۶) بازیگر اهل ایران است. او حرفه بازیگری را از سال ۱۳۸۸ با بازی در فیلم لج و لجبازی آغاز کرد، سپس در همان سال برای ایفای نقش ...
جامه ٔ سحر. [ م َ / م ِ ی ِ س َ ح َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) کنایه از آفتاب . || کنایه از باد صبا. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به جام سحر شود...
شعرمرغ سحر توسط ملک الشعرا بهارسروده شده ومرتضی نی داوودنیزموسیقی آن را دردستگاه ماهور تنظیم نموده است.
متن شعر:
مرغ سحرناله سرکن
داغ مراتازه ترکن...
صحیفه ٔ تیغ سحر. [ ص َ ف َ/ ف ِ ی ِ غ ِ س َ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از روشنائی صبح کاذب است که صبح اول باشد. (برهان ).
جادوی عام یا جادو در معنای کلّی، به معنای هر عمل عجیبی است. اصطلاح انگلیسی فنون سحرآمیز(به انگلیسی witchcraft) شامل قسمتی از این گونه پدیدههاست. و آن...
صحر. [ ص َ ] (ع مص ) پختن چیز را. || بجوش آوردن آفتاب دماغ کسی را و اذیت دادن آنرا. (منتهی الارب ). || گرم کردن شیر تا سوخته شود. (تاج...