سور
نویسه گردانی:
SWR
(sever) پافشارنده، اصرار کننده، مصر.
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
صور علمیه . [ ص ُ وَ رِ ع ِ می ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صوری از آنچه موجود شده و خواهد شد در علم باریتعالی . بعقیده ٔ متصوفه اینهمه ...
عالم صور. [ ل َ م ِ ص ُ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) موطن صور مقداری که اشباح برزخی است . عالم صور گویند و گاه مراد صور حسی است . (از اسفار...
اِسرافیل یا اِسرافین نام فرشته شیپورزن روز رستاخیز در باور مسلمانان است. او یکی ازفرشتگان نزدیک (مُقَرَّب) به خدا بهشمار میآید. در باور اسلامی، خدا ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ثور کلاته . [ ث َ ت َ ] (اِخ ) از روستاهای استراباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 127).
صور قیامت . [ رِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صوری که در قیامت در آن دمند زنده شدن مردگان را. صور اسرافیل : گر بنمایم سخن تازه راصور قیام...
صور کواکب . [ ص ُ وَ رِ ک َ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صورت ستارگان . ستارگان که مجموعی از آنها صورتی را تشکیل دهد. رجوع به صور فلکی شود.
صور جنوبی . [ ص ُ وَ رِ ج َ / ج ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صور فلکی شود.
صور شمالی . [ ص ُ وَ رِ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صور فلکی شود.
صور مرئیات . [ ص ُ وَ رِ م َ ئی یا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صورتهای اشیاء که دیده میشود. (غیاث اللغات )(آنندراج ). آنچه دیده شود. صورتهائی ...