لو
نویسه گردانی:
LW
lu ـ پسوندی که نشانگر دارندگی است. این پسوند در زبان سنسکریت به کار می رفته است. مانند: ابهی دهیالو ábhidhyâlu بسیار آزمند ـ حریص. در پارسی: پشم، پشمالو. (پشم - آ- لو). فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ایناق لو. (اِخ ) طایفه ای از طوایف ایل قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
سعادت لو. [ س َ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 781 تن سکنه و آب آن از چشمه و رودخانه است محصول آن ...
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 22500 گزی شمال خاوری ارومیه و 9000 گزی خاور شوسه ٔ ارومی...
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر.واقع در 16هزارگزی خاور اهر و 2000 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیا...
لیوان لو. [ لی ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه ، واقع در 22هزارگزی خاوری ترک و 43هزارگزی شوسه ٔ خلخال به میانه . کوهستان...
مشهدی لو. [ م َ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایرا...
مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 54هزارگزی قیدار با 154 تن جمعیت . آب آن از ق...
مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان خلخال واقع در 15هزارگزی شوسه ٔ خلخال میانه با 506 تن جمعیت . آب آن...
گوترس لو. [ ت ِ ل ُ ] (اِخ ) ۞ شهری از آلمان که در ایالت رن سپتانتریونال وستفالی ۞ واقع شده و دارای 50000 تن جمعیت است . نساجی و فلزکاری...
هاریس لو. (اِخ ) ۞ (1917) مصنف آمریکایی . وی اپرائی به نام راپونزل ۞ از روی نوشته ٔ ویلیام موریس ۞ ، ماس ۞ و سه سوئیت برای ارکستر ...