اجازه ویرایش برای همه اعضا

کان

نویسه گردانی: KAN
کان(به فرانسوی: Caen)[۱] مرکز استان نرماندی سفلی فرانسه است. این شهر در فاصله ۱۵ کیلومتر (۹٫۳ مایل) از کانال انگلیس قرار دارد. در این شهر بناهای تاریخی متعلق به دوره ویلیام اول انگلستان وجود دارد که محل دفن وی نیز هست. بخش بزرگی از شهر نیز در سال ۱۹۴۴ و در طی جنگ نرماندی آسیب دید. جمعیت این شهر ۱۱۲۷۹۰ و مساحت آن ۲۵٫۷۰ کیلومتر مربع است. ویکی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
پورتی کان . [ ] (اِخ ) نامی که دیودور مورخ بجای اُکسی کانوس نوشته است . (ایران باستان ج 2 ص 1842).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کائناً ما کان . [ ءِ نَن ْ ] (ع ق مرکب ) هر چه باشد : و غیر هستی کائناً ماکان محتاج است به هستی . (ملامحسن فیض ).
کائناً من کان .[ ءِ نَن ْ م َ ] (ع ق مرکب ) هر که باشد : کائناً من کان خاک در تست که ز خاک اینهمه کائن تو کنی . خاقانی .و مال ایتام و غائ...
لو کان و لابد. [ ل َ ن َ وَ ب ُدد ] (ع جمله ٔ فعلیه ) اگر بود و ناچار.
کائن و من کان .[ ءِ ن ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از مخلوقات . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به کائناً من کان شود.
ان کان و لابد. [ اِ کان َ وَ ب ُدْ دَ ] (ع جمله ٔ شرطیه ، ق شرطی ) در صورت لزوم . در صورت ناچاری . اگر چاره ای نیست .
عامل دریا و کان . [ م ِ ل ِ دَرْ وَ / وُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ).
علی آباد پشه کان . [ ع َ دِ پ َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان و بخش قیروکارزین شهرستان فیروزآباد واقع در 14 هزارگزی خاور قیر، خاور رودخانه ٔ قر...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.