رود
نویسه گردانی:
RWD
رود /rud/ (اسم) [قدیمی] فرزند پسر یا دختر: ◻︎ زهی دولت مادر روزگار / که رودی چنین پرورد در کنار (سعدی۱: ۴۰)، ◻︎ خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون / دل در وفای صحبت «رود» کسان مبند (حافظ: ۳۶۲). فرهنگ فارسی عمید
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
هاشم رود. [ ش ِ ] (اِخ ) نام رودی است در مازندران که در ناحیه ٔ نور جاری است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 55).
گرگ رود. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان تنکابن است . (ترجمه سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 143). ناحیتی است خرد به دیلمان از دیلم خاص...
میوه رود. [ می وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیزمار باختری از بخش ورزقان شهرستان اهر، واقع در 33هزارگزی باختری ورزقان با 215 تن سکنه . آب آن ا...
نشست رود. [ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارنگه ٔ بخش کرج شهرستان تهران ، در 38 هزارگزی شمال کرج و 4 هزارگزی مغرب راه کرج به چالوس ...
نیزه رود. [ ن َ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت آربابا از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. در 7500گزی جنوب غربی بانه و در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری ...
میان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان کزاز پایین بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 47هزارگزی شمال باختری آستانه با 169 تن سکنه . آب آن از قنا...
میان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 4هزارگزی خاور مرزبانی با245 تن سکنه . آب آن از چشمه و رود...
میان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 13هزارگزی جنوب کوهدشت با 120 تن سکنه . آب آن از رودخانه و ر...
میان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش مرکزی شهرستان آباده ، واقع در 68هزارگزی جنوب اقلید با 152 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آ...
میان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 65هزارگزی جنوب خاوری بیرجند با 203 تن سکنه . آب آن از قنات...