درج
نویسه گردانی:
DRJ
درج /روزنه شُکوه تاجِ سطل که بیمِ جان دَر او درج اَست گاو دِلکَش است اما به بار سَر نمیارزد حافظ
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.