اجازه ویرایش برای همه اعضا

ماه

نویسه گردانی: MAH
در آسمان است . اگه کور نباشی میبینی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ماه آفرید. [ ف َ] (اِخ ) نام دختر تور. (از فهرست ولف ) : کجا دختر تور ماه آفریدکه چون او کس اندر زمانه ندید.فردوسی .
ماه آفرید. [ ف َ ] (اِخ ) نام دختر دهقانی که یکی از زنان بهرام گور بود. (از فهرست ولف ) : مهین دخت را نام ماه آفریدفرانک دگر بد دگر شنبلید....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خیمه ٔ ماه . [ خ َ / خ ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کنایه از هاله ٔ ماه . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
خانه ٔ ماه . [ ن َ / ن ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) برج سرطان . رجوع به خانه ٔ ستاره شود.
سال و ماه . [ ل ُ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) سال تا سال . همواره . همیشه : همی حسد کنم و سال و ماه رشک برم بمرگ بوالمثل و مرگ شاکر جلاب . ا...
ماه هفت شب. (اصطلاح) صورت زیبا (در اینجا، صورت زیبای یک دختر جوان و یا یک زن)؛ اشاره ای است به شکل ماهِ شب هفتم ماه های قمری که نیمه ای از آن روشن است...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ماه سیمایی . (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماه سیما. ماهرویی . ماه چهری . رجوع به ماه سیما و ماه چهری شود.
ماه فرخان . [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی میانه ٔ مغرب و شمال اصطهبانات . (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی از دهستان خیر است که در ...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۶ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.