خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان ( rifling) به شیارهای موازی و مارپیچی در داخل لوله برخی تفنگها و دیگر جنگافزارها گفته میشود. وجود خان باعث میشود که گلوله با چرخش حول محور حرکت خود از لوله خارج شود. خان با ایجاد حرکت چرخشی در گلوله باعث پایداری ژیروسکوپی گلوله و افزایش دقت تیراندازی میشود. درگیری خان با نوارهای پیشران پرتابهها باعث چرخش پرتابه میشود.[۱] خان در دو نوع چپ گرد و راست گرد وجود دارد. کار افزودن خان به لوله سلاحها یا دیگر لولهها را «خانکِشی» میگویند https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86_(%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%AD%D9%87) https://en.wikipedia.org/wiki/Rifling
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
خان دولت . [ دُو ل َ ] (اِخ ) قریه ای است واقع در 27 هزارگزی جنوب غربی قلعه ٔ پنجه ، نزدیک راه مربوط به علاقه داری درجه 2 زیباک حکومت درجه...
خان دیزه . [ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رهال بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 16500 گزی جنوب باختری خوی و 6500 گزی باختری شوسه ٔ خوی ب...
خان رباط. [ رُ ] (اِخ ) قریه ای است که بفاصله ٔ 41 هزارگزی در جنوب شبرغان ولایت مزارشریف واقع و بین خط 65 درجه و 55 دقیقه و 18 ثانیه ٔ طول ...
خان رخش . [ ن ِ رَ ] (اِخ ) نام کوچه ای بوده است به نیشابور. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا).
خان زاده . [ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) پسر خان . ولد خان . پسر آقا.
خان کشته . [ ک ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در هشت هزارگزی جنوب رامهرمز و 5 هزارگزی خاور راه ا...
خان کلی . [ ] (اِخ ) قریه ای است که بفاصله ٔ 12500 گزی جنوب مشرق فیض آباد واقع و مربوط به حکومت اعلی بدخشان و متصل به جاده است . این ده...
خان کنده . [ ک َ دَ ] (اِخ ) نام ناحیتی است واقع بین شوشتر و شیراز. شرف الدین علی یزدی در ظفرنامه آرد: امیرتیمور در سال 795 هَ . ق . از شوشتر...
خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار. واقع در 35 هزارگزی باختر حسن آباد سوگند و بیست هزارگزی کله زان . ناحیه ای...
خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان . واقع در 37 هزارگزی جنوب ماه نشان و 12 هزارگزی راه مالرو ...