سرشت
نویسه گردانی:
SRŠT
سرشت. [ س ِ رِ ] (مص مرخم ، اِمص). از سرِشتَن= خلق کردن، آفریدن، شکل دادن/تشکیل، خمیر کردن، آغشتن، مخلوط/ترکیب ساختن/کردن، سریشیدن . [ س ِ دَ ] (مص ) سرشتن . خمیر کردن آرد و مانند آن. (آنندراج).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حور/حوری سرشت. (ص. مر.) حور/حوری+ سرشت به معنای خوی و خصلت و نهاد. آن که سرشت و نهاد و فروزه و ضمیره و شمال و شمایل حوریان بهشتی دارد: حور /hur/ ۱. زن...