گردو
نویسه گردانی:
GRDW
گردو در سنسکریت گِندو gendu و به معنی توپ بازی است. فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گرد و قنبلی . [ گ ِ دُ قُم ْ ب ُ ] (ص مرکب ) گرد و غنبلی . میانه بالا. متوسطالقامه . و رجوع به گرد و غنبلی شود.
گرد و کوران . [ گ ِ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 50هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 9هزارگزی خاور راه شوس...
گرد و خاک کردن . [ گ َ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غبار کردن . گرد افشاندن . || مجازاً برآشفتن . سخن به درشتی گفتن . غضبناک شدن .