اجازه ویرایش برای همه اعضا

عیب

نویسه گردانی: ʽYB
عیب: نقطه ضعف، خرابی در چیزی. (le petit Robert 1) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آک Ak (پهلوی)، آیوک Ayuk (پهلوی: Ahuk)، جیمان jimAn (سغدی: yimAn)، نقص: نبود چیزی که بودنش ضروری یا دلخواه است، ناکافی بودن چیزی در سنجش با آن چه دلخواه است، کمبود چیزی که با بودنش آن چه دلخواه است کامل می شود. (https://www.cnrtl.fr/definition/défaut). همتای پارسی این واژه ی عربی، به جز کمبود، اینهاست: کمیک kamik (پهلوی)، چیدرا cidrA (سنسکریت)، کیماس kimAs (کردی).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
عائب . [ ءِ] (ع ص ) عیب کننده . || شیر خفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الخاثر من اللبن . (اقرب الموارد).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.