مسجد
نویسه گردانی:
MSJD
مسجد: این واژه ی عربی از ریشه ی سجد گرفته شده و بر وزن مَفعِل اسم مکان از آن ساخته شده است مانند جلس مجلس، حفل محفل، نزل منزل و... پس ریشه ی پارسی ندارد؛ گرچه آهنگ امروزی آن آن با واژه ی مزگت (کردی: mezgoti) یکی است؛ ولی مزگت در پهلوی مَزگَت mazgat بوده که پارسی زبانان آن را mazget خوانده اند تا آهنگش با مسجد یکی شود؛ چون در پارسی اسم مکان بر وزن مفعل ساخته نمی شود. مزگَت در پهلوی از دو بخش ساخته شده است: مز maz (بالیدن، رشد کردن، کمال یافتن) و پسوند مکان ساز گَت که در پارسی دری گاه شده است؛ پس مزگَت یعنی جای بالیدن، محل رشد کردن ـ کمال یافتن. مانند هَنگت (مجتمع). مسجد و معبد هر دو به یک معنی است و همتای پارسی آنها، اینهاست: مسجد: مَزگَت (پهلوی)، بغزان baqzAn (سغدی: baqżAni)، بغن baqan (سغدی)، فرخار farxAr (سغدی)؛ بوتان butAn، اسپادانا aspAdAnA (پهلوی)، پرستشگاه، نیایشگاه (دری) معبد: ایزدکده (دری)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
مسجد سپهسالار (که پس از انقلاب ۱۳۵۷ با نام مسجد آیتالله مطهری نیز شناخته میشود) یکی از نخستین و بزرگترین مسجدهای شهر تهران است. این مسجد همراه مدرسه...
مسجد جامع فهرج، واقع در سی کیلومتری شرق یزد، یکی از نادر نمونه هایی است که معماری پیش از اسلام ایران را به معماری دوران اسلامی پیوند می دهد. در نتیجه،...
مسجد رکن الملک . [م َ ج ِ دِ رُ نُل ْ م ُ ] (اِخ ) رجوع به اصفهان شود.
مسجد جامع گنجه . [ م َ ج ِ دِم ِ ع ِ گ َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) رجوع به جامع گنجه شود.
مسجد جامع نطنز. [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ ن َ طَ ] (اِخ ) رجوع به جامع نطنز شود.
مسجد جامع هرات . [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ هََ ] (اِخ ) رجوع به جامع هرات شود.
مسجد جامع دمشق . [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ دِ م َ ] (اِخ ) رجوع به جامع دمشق شود.
مسجد جامع ساوه . [ م َ ج ِ دِم ِ ع ِ وَ / وِ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ قدیمی ساوه در خارج شهر که دارای خطوط و گچ بریهای بسیار عالی است و فعلاً قسمتی...
مسجد جامع عتیق . [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ ع َ ] (اِخ ) رجوع به جامع عتیق شیراز و جغرافیای سیاسی کیهان شود.
مسجد جامع ابهر. [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ اَ هََ ] (اِخ ) رجوع به جامع ابهر شود.