اجازه ویرایش برای همه اعضا

ساز

نویسه گردانی: SAZ
سازsāz معنی ۱. (موسیقی) هر‌یک از آلات موسیقی که برای نواختن نغمه‌های موسیقی به کار می‌رود. ۲. (موسیقی) آهنگ. ۳. (بن مضارعِ سازیدن و ساختن) = ساختن ۴. [قدیمی] آلت؛ وسیله؛ ابزار؛ اسباب‌وادوات. ۵. [قدیمی] اسلحه، خواربار، و سایر لوازم مورد استفاده در جنگ؛ آلت جنگ: ◻︎ شکسته شده‌ست آن سپاه گران / چنان ساز و آن لشکر بی‌کران (فردوسی: ۳/۲۵۳). ۶. سازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چاره‌ساز، چیت‌ساز، ساعت‌ساز، قفل‌ساز. ۷. [قدیمی] نیرنگ. ۸. [قدیمی] طریق؛ روش. ۹. [قدیمی] سامان؛ نظم‌وترتیب: ◻︎ ساقیا برگ طرب ساز که از بلبل و گل / کاروبار چمن امروز به برگ است و به «ساز» (سلمان ساوجی: ۱۲۱)، ◻︎ بیا بکش همه رنج و مجوی آسانی / که کار گیتی بی‌ رنج می‌نگیرد ساز (مسعودسعد: ۲۵۱). ۱۰. [قدیمی] زین‌وبرگ اسب. ۱۱. [قدیمی] عظمت. ۱۲. [قدیمی] رونق. ۱۳. [قدیمی] رخت؛ لباس. ۱۴. (صفت) [قدیمی] قوی. ۱۵. (صفت) [قدیمی] متداول؛ رایج. ۱۶. (اسم مصدر) [قدیمی] سازگاری. ۱۷. (اسم مصدر) [قدیمی] بردباری. ⟨ ساز آئروفون: (موسیقی) سازی که در آن هوا را به‌وسیلۀ دستگاه مکانیکی، به ارتعاش درمی‌آورند، مانند آکاردئون و ارگ. ⟨ ساز آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] سازگار آمدن؛ درست در‌آمدن؛ موافق بودن. ⟨ ساز بادی: (موسیقی) سازی که با دمیدن در آن‌ها به صدا در می‌آیند، مانند نی، قره‌نی، شیپور. ⟨ ساز دادن: (مصدر متعدی) [قدیمی] ۱. ساختن و آماده کردن. ۲. آراستن. ۳. سامان دادن؛ نظم و ترتیب دادن. ⟨ ساز راه: [قدیمی] سامان سفر؛ اسباب سفر؛ توشه و لوازم سفر. ⟨ ساز زدن: (مصدر لازم) ساز نواختن؛ نواختن ساز. ⟨ ساز زهی: (موسیقی) سازهایی که زه یا سیم دارند و صوت در آن‌ها به‌واسطۀ ارتعاش زه‌ها یا سیم‌ها با زدن زخمه یا انگشت ایجاد می‌شود، مانند تار، سه‌تار، چنگ، عود، گیتار. ⟨ ساز زهی آرشه‌ای: (موسیقی) سازی که سیم‌هایش با کشیدن آرشه بر آن‌ها به صدا در می‌آید، مانند کمانچه و ویولون. ⟨ ساز کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] ۱. ساخته و آماده ‌کردن؛ مهیا ‌کردن؛ ترتیب ‌دادن. ۲. [قدیمی] آهنگ ‌کردن؛ اراده کردن. ⟨ ساز کوبه‌ای: (موسیقی) سازی که به‌واسطۀ ضربه‌هایی که با دست یا آلت فلزی یا چوبی بر آن‌ها وارد می‌شود به صدا در می‌آیند، مانند طبل و دایره؛ سازهای ضربی. ⟨ ساز نوروز: [قدیمی] ۱. آنچه برای جشن نوروز فراهم کنند از خوراک و پوشاک و چیزهای دیگر. ۲. (موسیقی) از الحان سی‌گانۀ باربَد: ◻︎ چو در پرده کشیدي ساز نوروز / به نوروزی نشستی دولت آن‌ روز (نظامی: ۲۰۳). ⟨ سازوبرگ: ‹برگ‌وساز› ۱. آلات و ادوات. ۲. آنچه از اسلحه و لوازم جنگ که به سرباز داده شود. ⟨ سازوساخت: سازوسامان؛ آلات و ادوات؛ سامان؛ رخت؛ اسباب. ⟨ سازوسامان: [قدیمی] ۱. سروسامان. ۲. راه‌ورسم. ⟨ سازونهاد: [قدیمی] ۱. وضع و حال. ۲. راه‌ورسم؛ رسم و آیین: ◻︎ جهان را چنین است سازونهاد / که جز مرگ را کس ز مادر نزاد (فردوسی: ۱/۲۵۲). ⟨ سازونوا: سازوآواز؛ سازوسرور: ◻︎ تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند / قول و غزل به سازونوا می‌فرستمت (حافظ: ۱۹۸). مترادف ۱. ارغنون، تار، سهتار، چنگ، رود، عود ۲. تجمل، برگ، دستگاه ۳. ساخت، سامان ۴. تحمل، سازگاری، سازش ۵. خدعه، فریب، مکر، نیرنگ ۶. تدارک، تهیه ۷. جامه، رخت، لباس ۸. بنه، توشه، زاد سفر ۹. راه، روش، طریق، شیوه ۱۰. نفع، سود ۱۱. آرایش، آما
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گره ساز. [ گ ِ رِه ْ ] (نف مرکب ) کسی که گره درست کند. گره سازنده : بهر گشاد کار که در بستگی کم است با قامت خمیده گره ساز میروم . درویش وا...
لحن ساز. [ ل َ ] (نف مرکب ) آنکه آهنگ از خود اختراع کند.
لغت ساز. [ ل ُ غ َ ](نف مرکب ) سازنده ٔ لغت . وضعکننده ٔ لغت : لغت ساز قاموس خوانندگی است شفادان علم نوازندگی است .ملاطغرا (در تعریف قوال ، از...
مبل ساز. [ م ُ ] (نف مرکب ) سازنده ٔ مبل . آنکه میز وصندلی و نیمکت های راحتی سازد. و رجوع به مبل شود.
قدح ساز. [ ق َدَ ] (نف مرکب ) آنکه قدحها را بسازد. قدح سازنده . (آنندراج ). قدح پیما. رجوع به قدح پیما شود : قدح گر نمی بود در دست چرخ نمی شد قد...
قفل ساز. [ ق ُ ] (نف مرکب ) سازنده ٔ قفل . رجوع به قفل شود.
کپک ساز. [ ک َ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه کپک سازد. کپکی . آنکه مخمر درست کند. رجوع به کپکی شود.
کهن ساز. [ ک ُهََ / هَُ ] (ن مف مرکب ) کهنه ساز. کهنه ساخته . که در زمان قدیم ساخته شده باشد. مقابل نوساز : تیغ نظامی که سرانداز شدکند نشد گر...
کین ساز. (نف مرکب )آنکه موجب دشمنی و عداوت گردد. آنکه میان دیگران خصومت افکند. || جنگ آور. جنگجو : به هر سو که رو کرد کین ساز بودمیانْشان...
ساز زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) ساز بستن . ساز دادن . ساز پرداختن . ساز نواختن . (مجموعه ٔ مترادفات ) : زمانه ساز طرب میزند چنانکه بگوش رسد ز زاویه...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۲۲ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.