آصف
نویسه گردانی:
ʼAṢF
این واژه در سنسکریت آسو āsev است و فعلی می باشد با این معانی: 1- معاشرت - رفت و آمد - همنشینی ـ همزیستی کردن. 2ـ-رفتن و پیدا کردن یا یافتن. 3- ساکن - ماندگار شدن، اقامت کردن، توجه - خدمت کردن. 4- ارج نهادن، احترام گذاشتن. 5- طرفداری - پشتیبانی - جانبداری کردن. 6- رابطه جنسی داشتن. 7- دوست داشتن، نوازش کردن. 8ـ-با سخت کوشی انجام دادن، با جدیت اجرا کردن. 9- تکرار - تمرین - ممارست کردن.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
اسف ناک . [ اَ س َ ] (ص مرکب ) اسف آور. تأسّف آور. مایه ٔ تأسف .
تاسف بار ؛ وضعیتی که باید به حال آن تأسف خورد و اندوهگین شد؛ دردناک
اسف خوردن . [ اَ س َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) افسوس خوردن . دریغ خوردن .