عصاره
نویسه گردانی:
ʽṢARH
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گوشان guŝān، افشره afŝore (دری) آپیتن āpitan (پهلوی) پاینا pāynā (اوستایی:پَئنه paena) انگو angu (مانوی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
آساره . [ رَ / رِ ] (اِ)حساب . و ظاهراً این صورت تصحیف آمار و آماره است .
اثاره .[ اَ رَ ] (ع مص ) نقل کردن سخن و روایت کردن حدیث . اَثر. اُثرَه . || (اِ) بقیّت علم که روایت کرده شود از پیشینگان . || بقیه ٔ پیه...
اثاره . [ اِ رَ ] (ع مص ) اِثارت . یافتن قصاص . (منتهی الارب ). انتقام : وزارت به ابوالعباس داد و به اثارت و استحثاث اموال دست دراز کرد. (...
اسارة. [ اِرَ ] (ع مص ) اِسارت . راندن . (منتهی الارب ). || بستن کسی را. || دستگیر شدن . دستگیری . در تداول فارسی زبانان بمعنی اسار و اسیری...