ملک
نویسه گردانی:
MLK
ملک malak : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پارند pārand (پهلوی) فرشته، پری (دری) ***** ملک malek همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: شاه، پادشاه (پهلوی) گاهدار gāhdār (مانوی) اخشا exŝā (سغدی: exŝāy) اخشون exŝun (سغدی: exŝon) ***** ملک melk همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: دارایی (دری) یاستو yāstu (سغدی: āstu) گئون gaun (اوستایی: gauna) گراه grāh (سنسکریت) ***** ملک molk : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سرزمین، کشور (دری) راژ rāž (پهلوی: rāz) اخشر exŝer (پهلوی: xŝer) فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
کتاب ملک جمشید، طلسم آصف و طلسم حمام بلور یکی از داستانهای عامیانهٔ زبان فارسی و رایج در عصر قاجار است. در پایان کتاب ذکر شده که نقال این داستان محمد...
ملک مشرق . [ م َ ل ِ ک ِ م َ رِ ] (ترکیب اضافی ) پادشاه مشرق . که بر مشرق حکمروایی دارد و کنایه از پادشاهان سامانی و غزنوی نیز هست : و میر خ...
عشقان جمعع عشق است که به الف ونون جمع بسته شده است.وبه معنی عاشق، ملک که همان خدا است می باشد.
عشقان ملک:عاشق خدا.
ملک عنبر. [ م َ ل ِ عَم ْ ب َ ] (اِخ ) پادشاه عنبریان که قومی بود از عرب که در بعضی بلاد دکن تسلط داشتند. (غیاث ) (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ملک والیز. [ ] (اِخ ) دهی از دهستان لورا و شهرستانک است که در بخش کرج شهرستان تهران واقع است و 265 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
سرور زنان / بانوان.
از مهد علیا مادر ناصرالدین شاه چند سجع مُهر با عنوانهای «ملک النساء العالمین» باقی مانده.
ملک تعالی . [ م َ ل ِ ت َ لا ] (اِخ ) خدای تعالی . ملک العرش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آنگاه ملک تعالی نوح را علامتی بکرد عذاب را که...