فانی
نویسه گردانی:
FANY
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: میرا، مردنی، نابود - نیست شدنی، از دست رفتنی، ناپایا، نامانا (دری) اشگ oŝag، اشمند oŝmand، ملها malhā (پهلوی) فرساوند farsāvand (پهلوی: frasāvand) مرگمند margomand (پهلوی) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
فانی دهدار. [ ی ِ دِ ] (اِخ ) خواجه محمدبن محمود دهدار. از فضلا و علمای روزگار. رسالات و تصنیفات و شروح متعدده و متکثره دارد. حواشی محققانه ...
سرای فانی . [ س َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا : تا باسماع کلام حکیم در کتاب کریم چشم اعتبار بگشایند و دل در این سرای فانی...
کامران فانی (زاده: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳، قزوین) نویسنده، مترجم، کتابدار و نسخهپژوه ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو هیات علمی دانشنامه...
کامران فانی (زاده: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳، قزوین) نویسنده، مترجم، کتابدار و نسخهپژوه ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو هیئت علمی دانشنامه...
فانی اصفهانی . [ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) آقا سیدرضا، خلف صدق جناب میر فاضل هندوستانی آباء و اجدادش همه سادات عالی درجات و فضلای ستوده حالات بود...