نتایج جستجو

۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
توجه . [ ت َ وَج ْ ج ُه ْ ] (ع مص ) روی فرا چیزی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). روی نهادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). روی ...
همتای پلرسی این واژه ی عربی، اینهاست: ماپا māpā (سغدی: māpāy) آمسا ãmsā، (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
جلب توجه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی سغدی است: اِتامسا etAmsA.*** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: برتیان bertyān (سغدی)*** فانکو آدینات 09163657861
دیدنی
توجه کردن . [ ت َ وَج ْ ج ُه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) توجه نمودن . دقت کردن . روی کردن به چیزی . مراقبت کردن . || نظر مرحمت بکسی داشت...
توجه نمودن . [ ت َ وَج ْ ج ُه ْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب ) ملاطفت کردن . نوازش نمودن . (ناظم الاطباء). توجه کردن . || روی نهادن...
توجه داشتن . [ ت َ وَج ْ ج ُه ْ ت َ ] (مص مرکب ) دقت داشتن . زیر نظر داشتن . مراقب بودن . || نگاه و نظر مرحمت به کسی یا چیزی داشت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
طوجة. [ طَ ج َ ] (ع اِ) نام اقسام مختلف غلات که با برگ آن حصیر می بافند. رجوع به دزی ج 2 ص 66 شود.